معنی کئی پل - جستجوی لغت در جدول جو
کئی پل
بوته ی کدو
ادامه...
بوته ی کدو
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کای پل
اسم هندی قنابری است. (فهرست مخزن الادویه)
ادامه...
اسم هندی قنابری است. (فهرست مخزن الادویه)
لغت نامه دهخدا
کای پهل
اسم هندی قنابری است. (فهرست مخزن الادویه). کای پل. رجوع به کای پل شود
ادامه...
اسم هندی قنابری است. (فهرست مخزن الادویه). کای پل. رجوع به کای پل شود
لغت نامه دهخدا
پی پل
بهندی فوفل است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
ادامه...
بهندی فوفل است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا
کئی پلا
ته چین کدو حلوایی که مواد آن برنج، ناردان، رب، پیاز، مغز گردو، روغن، زرشک
ادامه...
ته چین کدو حلوایی که مواد آن برنج، ناردان، رب، پیاز، مغز گردو، روغن، زرشک
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی پج
کدوپز، آشپزخانه دار
ادامه...
کدوپز، آشپزخانه دار
فرهنگ گویش مازندرانی
کلی پر
مرتعی در روستای لاشک شهرستان نوشهر
ادامه...
مرتعی در روستای لاشک شهرستان نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی لر
تقلید صدای گوزن به وسیله آلتی که از کدوی تزیینی ساخته شوداین
ادامه...
تقلید صدای گوزن به وسیله آلتی که از کدوی تزیینی ساخته شوداین
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی سر
جوانه ی بوته ی کدوقسمت انتهایی بوته ی کدو که در آش ریزند
ادامه...
جوانه ی بوته ی کدوقسمت انتهایی بوته ی کدو که در آش ریزند
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی چلو
ته چین کدوپلویی که با کدو پخته شود
ادامه...
ته چین کدوپلویی که با کدو پخته شود
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی تو
از ادوات مربوط به رشتن پشم، به درازا کشاندن گریه، صحبت و
ادامه...
از ادوات مربوط به رشتن پشم، به درازا کشاندن گریه، صحبت و
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی تک
کدوی خشکیده
ادامه...
کدوی خشکیده
فرهنگ گویش مازندرانی
کئی تغ
بوته ی کدو
ادامه...
بوته ی کدو
فرهنگ گویش مازندرانی
کئل شل
شل ناقص العضو
ادامه...
شل ناقص العضو
فرهنگ گویش مازندرانی
کل پل
سرشاخه
ادامه...
سرشاخه
فرهنگ گویش مازندرانی
نئی پن
جدید بودن
ادامه...
جَدید بودَن
دیکشنری اردو به فارسی